وسواس فکری اجباری

شستشو در وسواس فکری اجباری

شستن دست ها ، شستشوی بدن و لباس ها عملی است که باعث جلوگیری از مبتلا شدن به خیلی از بیماریها  می شود . اما بعضی از مردم ، بخاطر ترس بیش از حد از جرم ها و آلودگی ها ، ممکن است برخوردهای وسواسی نسبت به تمیز بودن یا نبودنشان نشان دهند! مثلا اگر دست هایشان را چندین بار و هر بار برای چند دقیقه با مواد شوینده زیاد نشویند احساس خوبی نخواهند نداشت! یا وقتی به حمام میروند ، حمام آن ها یکساعت و حتی بیشتر طول می کشد یا ممکن است زمان کمتری طول بکشد اما باید ۴-۵ بار در روز دوش بگیرند تا مطمئن شوند به خوبی تمیز شده اند یا لباس هایشان را باید چندین بار بشویند تا اطمینان حاصل کنند که تمیز شده است.

بعضی وقت ها شستشوی دست و بدن در افرادی که وسواس فکری اجباری دارند به حدی است که باعث می شود به خودشان ضرر برسانند ، پوست دست هایشان بخاطر استفاده بیش از حد از مایع دست شویی صدمه می بیند ، پوسته پوسته یا زخمی می شود.

اجبار ذهنی شستن در افراد وسواسی باید تا حدی ادامه پیدا کند که فرد حس کند اضطرابش نسبت به آن فرو کش کرده است و اطمینان حاصل کرده است که الان دیگر تمیز شده است.

اجبارهای ذهنی در مقابله با افکار وسواسی شستشو

علاوه بر موارد بالا ، برخی از نشانه ها ، اجبارهای ذهنی و دوری کردن هایی وجود دارد که ممکن است نشان دهنده این باشد فرد به وسواس فکری شستشو دچار است:

  • مکررا از دستمال کاغذی برای خشک کردن دست هایشان استفاده می کنند.
  • مکررا از دستمال های ضدعفونی کننده استفاده می کنند.
  • بعد از هربار استحمام باید حوله آنها شسته شود ، مثلا اگر روزی ۳بار به حمام می روند ۳بار در روز باید حوله شسته شود.
  • تمیز کردن بدن با مواد شوینده قوی.
  • دندانهایشان را بیشتر از ۳بار در روز و هر بار ممکن است بیشتر از حد معمول مسواک کنند.
  • مدام در حال اصلاح بدن خود هستند.
  • بسیاری از لباس هایی که کثیف شده اند را ممکن است نشویند و ترجیح دهند لباس نو و تمیزی به جای آنها خریداری کنند.
  • هر لباس را چندین بار بشویند.
  • اگر چیزی روی زمین بیفتد آنرا بر نمی دارند.
  • کفش ها و دمپایی های که سطح زیرین آنها فاصله کمی با زمین دارد را نمی پوشند.
  • ظرف ها و لیوان ها باید به دفعات شسته شوند تا حس کنند که کاملا تمیز شده اند.
  • برای هر بار نشستن روی توالت فرنگی باید نشیمن گاه آنرا چندین بار تمیز کنند.
  • فقط باید غذاهایی را استفاده کنند که مطمئن هستند در رستوران با کیفیت و تمیزی طبخ شده است.
  • هنگام پختن غذا باید به حدی داغ شود که مطمئن شوند پاتوژن های آن از بین رفته است.
  • ممکن است از خوردن یک سری غذای خاص پرهیز کنند.
  • بیشتر سعی می کنند دستکش به دستشان باشد تا از اینکه ناخواسته با آلودگی برخوردی داشته باشند جلوگیری شود.
  • اگر گرد و خاکی در هوا باشد هر چقدر کم و ناچیز باید نفسشان را حبس کنند تا مبادا آلودگی وارد بدنشان شود.
  • اگر در محیط های شلوغ کسی سرفه کند یا بدانند که فردی بیمار است، مضطرب می شوند و باید محل را ترک یا سلسله مراتبی را انجام دهند تا مطمئن شوند ویروس وارد بدنشان نشده است.

موارد ذکر شده تنها بعضی از نشانه های افرادی است که به وسواس فکری شستشو دچار هستند. اگر تنها چند مورد از موارد بالا در فردی مشاهده شود که عامل اضطراب و ترس از کثیفی باعث بوجود آمدن آن است، احتمال اینکه به وسواس فکری اجباری دچار باشد وجود دارد که برای درمان آن حتما باید پیش متخصص و زیرنظر روانپزشک باشد. با انجام CBT و ERP ، فرد به ریشه این افکار پی خواهد برد ، ابزار لازم برای حل این مشکل در اختیارش قرار می گیرد و با انجام “مواجه و عدم پاسخگویی” یاد می گیرد که هر بار در شرایط مشابه قرار گرفت یا این افکار به سراغش آمدند ، افکارش را بپذیرد اما به اجبارهای ذهنی اش گوش ندهد و سعی نکند کاری انجام دهد تا از اضطرابش کم کند و تا جایی که می تواند در برابر اجبارها مقاومت کند ، با ترس هایش روبرو شود و با عدم قطعیت کنار بیاید. مثلا می تواند هنگام مواجه فکر “دست هایت را دوباره بشور شاید خوب تمیز نشده باشد!” این فکر را به عنوان یک فکر و یک ایده قبول کند اما مقابل اجبار ذهنی مقاومت کند و با خود بگوید “اکثریت انسان های روی زمین یکبار دست هایشان را می شویند و هیچ اتفاق بدی نمی افتد و من هم همینکار را می کنم و به نظرم همین یکبار کافی است!” و اگر بعد از آن افکار اضطراب آور بیشتری به سراغ فرد آمد که “اگر دست هایت به خوبی تمیز نشده باشد مریض می شوی! ” جواب دهد که “مطمئن نیستم که مریض می شوم یا نه اما مطمئن ام که اگر به اجبارهای وسواسی ذهنم گوش کنم مریض خواهم شد! نه همین یکبار کافیست ، ببینیم چه پیش می آید. اگر مریض شدم آنگاه پیش دکتر می روم!”.

انجام “مواجه و عدم پاسخگویی” به اجبارهای ذهنی و مقاومت کردن در برابر عمل وسواسی اصلا آسان نیست ! وقتی فرد زیر فشار اضطراب و ترس باشد انجام اجبار ذهنی راحت تر از مقابله با آن به نظر می رسد. به همین خاطر است که باید زیر نظر متخصص انجام شود تا فرد در طول مسیر انگیزه کافی برای جنگیدن را داشته باشد. با تمرین های روزانه و کمک متخصص ، به مرور زمان اضطراب فرد در مواجه با این افکار و اجبارهای ذهنی کم می شود ، حساسیتش نسبت به آلودگی کاهش می یابد و درک بهتری نسبت به ماهیت افکار وسواسی خود پیدا خواهد کرد.

برچسب ها

مطالب مشابه

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Close